top of page

هم‌پژواک شو عزیز

  • سامداد
  • Sep 29, 2022
  • 2 min read

روزهای اول که بسیاری در فضای مجازی از مردم دنیا می‌خواستند صدای‌شان باشند، با خودم فکر می‌کردم: من که این «مردم دنیا» را می‌شناسم‌شان؛ همه در فکر این‌اند که آخر هفته را کجا به تفریح بگذرانند و بس. نمی‌گویم بی‌دغدغه‌اند اما دغدغه‌شان (از آن جنسی که ما به آن می‌گوییم دغدغه!) در حال حاضر تورم ۸ درصدی است و اینکه امسال زمستان با چه خودشان را گرم کنند. توقعی هم نیست. فاجعه و خبرهای ناگوار این روزها همه جای دنیا هست. مگر چقدر می‌توان نگران گوشه‌گوشه دنیا بود؟ اما با افزایش این درخواست‌ها و آغاز این واکنش‌ها خودم دیدم که حتا کمترین تعداد این همصدا شدن ها، با آدم‌هایی با وزنه‌های اجتماعی متفاوت، می‌تواند چقدر تاثیرگذار و دلگرم‌کننده باشد و چه شوری می‌تواند ایجاد کند.

از آن گذشته، این جنبش این بار برای یک خواسته سیاسی در یک مرز جغرافیایی محدود نیست. فریاد زدن برای حقوق بشر، به ویژه آزادی و برابری زنان، می‌تواند در گوشه‌گوشه دنیا تاثیرگذار باشد. از همین همسایه مظلوم‌مان، افغانستان گرفته تا «دشمن»مان در آن سوی دنیا که قوانین محدود کننده سقط جنین وضع می‌کند. این همصدایی فقط به نفع ما نیست. به نفع آنان نیز هست که این صدا در سرتاسر دنیا بپیچد.

این شنبه دنا و دوستش را برده بودیم به موزه. به مادر دوستش گفتم باید فلان ساعت جایی باشیم. پرسید: کجا؟ گفتم: اجتماعی است اعتراضی… . لازم نشد بیشتر توضیح بدهم. می‌دانست. گفت: شنیده‌ام و اخبار را دنبال می‌کردم و بسیار هم فعالانه منتشر می‌کردم. اضافه کرد: من را یک فمینیست خشمگین می‌دانند، باید در چنین اجتماعی حضور داشته باشم. بعد هم دخترها را بردیم به تظاهراتی که بیش و کم در آینده‌شان تاثیر خواهد گذاشت. چه آن یکی که پدر و مادرش انگلیسی‌اند، چه این یکی که ایرانی و چه در یکی از بهترین کشورها از لحاظ برابری حقوق زنان باشند. بعید هم می‌دانم مادری که از همسرش جدا شده و هر هفته یک بار با تنها دخترش است، کم‌دغدغه باشد یا در یک بعدازظهر خوش آب و هوای آخر هفته نتوانسته باشد تفریحی برای خودشان دست و پا کرده باشد. دلگرمی‌ای که این همراهی تصادفی ایجاد کرد را بازگو کردم تا با دیگرانی که با این حرکت همراه شده‌اند هم قسمت‌اش کرده باشم.

در این میان اما دلیلی نمی‌بینم که از سیاستمداران جهان، به خصوص غربی‌ها که صدای‌شان بیشتر شنیده می‌شود انتظاری داشته باشم یا به همصدایی‌شان خوش‌بین باشم. تاریخ‌مان از همصدا شدن این جماعت خاطره خوب یندارد. باز هم توقعی نیست از سیاستمدارانی که در بهترین حالت اولویت را به منافع کشورشان می‌دهند (اگر نه به منافع شخصی‌شان) در حال حاضر هم نمی‌توانم نفعی از این جنبش برای آن‌ها متصور شوم. آخرین باری هم که برای «حقوق بشر» با ما که نه، با اسلامگرایان همصدا شدند، دیدیم چه شد. کاری هم از دست‌شان بربیاید منجر به انزوای بیشتر کشور و فرورفتن بیشتر در تنگنای اقتصادی خواهد بود. که هرچند هم اجتناب‌ناپذیر باشد، من که ساکن ایران هستم شایستگی ندارم در موردش تصمیم بگیرم.


و در پایان، حالا که این همه از دنیا توقع داریم صدای ما باشند، یادمان باشد چقدر صدای همسایه‌ها‌ی‌مان، برادران و به ویژه خواهران فارسی‌زبان‌مان در افغانستان شدیم و هستیم. مظلوم بودن و ستم را نباید مقایسه کرد اما می‌دانیم که چه ستم‌هایی بر زنان افغانستان می‌رود و کسی هم صدای‌شان نمی‌شود. زن، زندگی، آزادی برای همه دنیا.

 
 
 

Comments


bottom of page