اکسیژن
- سامداد
- Sep 8, 2021
- 2 min read
[این نوشته از وبلاگ پیشین در اینجا منتشر شده. تاریخ اصلی انتشار اینجا نوشته شده]
منتشرشده در نهم آگوست ۲۰۲۱
هر طور که از اینستاگرام استفاده میکنید، هر نظری که در موردش دارید، بالاخره هنوز «شبکه اجتماعی» است که درش از آنها که در شبکه شما هستند باخبر میشوید. یک خبرگزاری است. خوبیاش هم این است که خبرهای خوب، مثلن از موفقیتها یا لحظات خوب دوستان و آشنایان دور و نزدیک و جدید و قدیم بیشتر شنیده میشنود. خاصیتش این است. خبرهای بد هم که همیشه هست. آن هم این روزها که خبر بد با هوایی که تنفس میکنیم، دم به دم وارد ریههایمان میشود.
وجود چنین خبرگزاریای در این روزها، خوشایند نیست اما شاید واجب است. در حالی که دیگر خبرگزاریها، آمار و ارقام میدهند از جانهایی که از دست میروند و در گرماگرم المپیک مدام از «رکوردشکنی»های ویروس کرونا مینویسند، ناگهان هر از چندگاهی این خبرگزاری کوچک روی یکی از این اعداد زوم میکند و برایمان میگوید که او مادری بوده یا دایی بوده. چنین زندگیای داشته و چنان میکرده و... در انتها یک قلب سیاه.
امروز صبح، این خبرگزاری برای من و بسیاری دیگر از دانشجویان آن سالهای هنرهای زیبا، خبری باورنکردنی و بسیار سهمناک آورد. محمدعلی اقاربپرست فرزند شهیدی که اتوبانی در اصفهان به نام پدرش بود اما خودش عین یک راه تنگ توی کوچه باغهای قدیمی باصفا و افتاده بود، بچهمذهبی همیشه لبخند به لب، پدر سه دختر و صاحب خطی خوش، مبتلا به کرونا شده و در کمبود اکسیژن در برابر بیماری تاب نیاورده و به همین راحتی از دست رفته است. به همین راحتی! به دلیل کمبود کپسول اکسیژن و نه فلان داروی کمیاب و گرانقیمت و...
خودش که تمام شد. فکر بچههایش از سرم نمیرود. یکی نوشته بود که این آدم کمتوقع، فقط میخواست بچههایش مثل خودش یتیم نباشند. همین یک توقع ساده هم با زندگی در این سرزمین نفرینزده ممکن نشد. یاد گریههای دنا میافتم، آن روز که دیر رسیدم و فکر کرده بود کسی نیامده دنبالش. حالا به سه تا دختر مثل او چشم در چشم باید بگویند: منتظر نمانید! نمیآید!

آنجا، آن وسط با دوچرخه ایستاده. (فکر کنم عکس مال مازیار است.)
نمیدانم چه بنویسم. پیشتر نفرین تنها کاری بود که ازمان برمیآمد. اما میدانیم که آن هم اگر ثمری داشت، عمر باعث و بانیان این وضع این قدر دراز نشده بود. از صدر تا ذیل حکومتی که جز برای استمرار حکومتش دست به کار دیگری نمیزند. از بنیانگذار تا همه تداومدهندگان انقلابی که انگار تا همه این سرزمین را با خاک یکسان نکند و با خون همه این مردم سرخش نکند از پا نخواهد نشست. از اول تا آخر همه آنهایی که آرمان و ایدئولوژی و مذهبشان را به قیمت زجر و فلاکت مردم ایران نگاه میدارند. از آنهایی که با شادی مردم، با آزادی مردم، با زندهماندن مردم دشمناند. از نظامی که تنها هدفش مترادف ساختن ایرانی بودن با فلاکت است و همین الان هم به هدف رسیدهاند. نفرین بر همهتان!
Comments